جوانی که روی صندلی اش نشسته و چشمانش تیزتر از همیشه گویا مغز اسراییل ، نتانیاهو و تلاویو را هدف گرفته است .دستانش زنجیر های ظلم را پاره میکند و فریاد میزند که :
من ایستاده ام با سلاح سنگ در برابر آتش .
من ایستاده ام با سلاح پایداری و استقامت.
من ایستاده ام اگرچه پایی ندارم ولی سینه ایی دارم به فراخی دشت های زیتون پر از امید و استقامت .
اینجاست که باید گفت مبارزهی راه حق دست و پا نمیخواهد ، مجاهد في سبیل الله عشق میخواهد.زن و مرد ایستاده اند با سلاح وحدت با سلاح پایداری در مقابل دشمن غاصب و فریاد میزنند تا ما هستیم فلسطین هم هست .
این سرزمین صاحب قداستی به اندازهی تاریخ انسان دارد ، منزل ادیان الهی بوده است و مردانی چون تو نسل این سرزمین اند نمیگذارند غاصبان صهیون که بیرحمانه گلوی کودکان را میدرند و زنان و کودکان را میکشندو اسیر میکنند باقی ماندهی این خاک را بدرند .
این پایداری و استقامت مردان غیوری مثل توست که فلسطین 70 سال زیر بارش گلولههای آتش و ظلم هنوز فلسطین مانده است .اگرچه دست و پایش را زخمی کرده اند ولی قلب تپنده اش همچنان میزند .
روزی میرسد که بوی سوختن درختان زیتون و اشک و آه کودکان انتقام مظلومیت این خاک را میگیرد .درود بر پایداری و استقامت مرمان این سرزمین ، حال که من در سرزمین و کشوری با امنیت به برکت سایهی ولایت هستم برای شنیدن صدای یاری مظلومیت تو چگونه شب آرام بخوابم !!! و یا تو را به خاطر اشتباه پدران تو سرزنش کنم !!! بلکه برادر و خواهرم مشت گره میکنم و در صف اعتراض گونهی تو می ایستم تا نابودی باطل و سبز شدن حقیقت ….